پیش بسوی تغییر در ایران و برقراری جمهوری دمکراتیک و حکومت سکولار در کشورمان

پیش بسوی تغییر در ایران و برقراری جمهوری دمکراتیک و حکومت سکولار در کشورمان

‏نمایش پست‌ها با برچسب جمهوری اسلامی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب جمهوری اسلامی. نمایش همه پست‌ها

در جمهوری اسلامی ایران، چگونه کودکان کار می کنند، زندگی می کنند و نشکفته پرپر می شوند.

این داستان نوجوانی ۱۴ ساله به نام فرهاد خسروی است که در کوههای سرد کردستان بخاطر لقمه نانی یخ زد وجان سپرد.
پیکر بی‌جان فرهاد خسروی با مشتهای گره کرده در جنگ با سرما و فقر

آزاد خسروی و فرهاد خسروی تصمیم گرفتند مانند بسیاری دیگر از همسن و سالان‌شان برای امرار معاش کولبری کنند، شرایط خانواده سخت بود و پدر و مادر معلول‌شان توانایی اداره امور مالی خانواده را نداشتند، مستمری اندک بهزیستی هم کفاف زندگی را نمی‌داد به همین دلیل هم تسلیم سرنوشتی شدند که غالب جوانان و نوجوانان روستا‌ی‌شان به آن تن می‌دهند.
دو برادر نوجوان همراه با چند نفر دیگر از اهالی روستایشان نی (از توابع مریوان کردستان) راهی معابر مرگ شدند. همان مناطق صعب‌العبوری که هر روز تعدادی از کولبران را راهی دیار مرگ می‌کند و خانواده‌هایشان را به سوگ می‌نشاند. شاید این دو برادر هرگز گمان نمی‌کردند که سرنوشتی شوم در اولین سفر در مقابلشان قد علم کند.
سه روز از مرگ آزاد خسروی ۱۹ ساله و مفقود شدن فرهاد خسروی ۱۴ ساله در کولاک می‌گذرد و چند روز ۲ هزار نفر از اهالی کردستان در جستجوی فرهاد بودند، تا جسد یخ زده او را پیدا کردند.
۲۶ آذر، ۵ نفر از اهالی روستای نی راهی گردنه تته شدند تا بارهایشان را به مقصد برسانند، این گردنه مسیری سخت است که در منطقه اورامانات در منطقه صفر مرزی و حدفاصل حلبچه و مریوان قرار گرفته است. این گردنه در ۶ ماه سال همیشه کولاک و برف است.
معابر کوهستانی و مرتفع برای عبور کولبران 
معبر مرگ دولت، قتلگاه کولبران
یش از
۵۰ درصد مردم این مناطق کولبر هستند و روزی خود را از این راه به دست می‌آورند، مردم این مناطق فقیر هستند در دوران جنگ هم زیر بمباران بودند و حالا هم دولت معابر اصلی و هموار راکه به راحتی با قاطر می‌توان از آن عبور کرد بسته است. به جای معابر اصلی معابر غیررسمی در دل کوه باز کرده‌اند که محلی‌ها به آن «معبر مرگ» می‌گویند به این دلیل که کولبر‌ها باید با بار‌های ۵۰ کیلویی در این معابر تا ارتفاع ۴ هزار متر بالا بروند.
دهیار روستای نی با یادآوری اینکه کولبر‌ها در این مناطق هر روز در خطر مرگ قرار دارند و روزی چند نفر در این معابر نقص عضو شده یا جانشان را از دست می‌دهند، می‌افزاید: این
۵ نفر کولبر اهل نی هم باید از یکی از این معابر می‌گذشتند که عمدتا نوجوان و زیر بیست سال سن داشتند و به دلیل فقر دست به کولبری زدند.
وی می‌گوید: پدر و مادر این دو نوجوان یعنی آزاد خسروی و فرهاد خسروی معلول بوده و تحت پوشش بهزیستی قرار دارند پدر دارای معلولیت جسمی و ذهنی و مادر دارای معلولیت ذهنی است. این دو برادر هم برای امرار معاش و توان ادامه تحصیل شروع به کولبری کردند.
ارژنگ خاطر نشان می‌کند: آزاد سال گذشته چند باری برای کولبری راهی کوه شده بود، اما اولین بار بود که در برف اقدام به کولبری می‌کرد، اما فرهاد اولین تجربه‌اش بود، زیرا سال گذشته که قصد کرد کول ببرد، نتوانست و به روستا برگشت.
این
۵ نوجوان کولبر زمانی که به منطقه‌ای که دهیار از او به عنوان قتلگاه یاد می‌کند می‌رسند، گرفتار کولاک شده و مسیر را گم می‌کنند. ۳ نفر از این گروه با اقبال مواجه شده و مسیر حرکت‌شان به منطقه گرمسیری منتهی می‌شود و در نهایت با رسیدن به یکی از روستا‌های عراق نجات پیدا می‌کنند.
داستان دو برادر، اما به گونه‌ای دیگر رقم می‌خورد. یکی از همراهان کولبران می‌گوید: «آن‌ها در مسیری دیگر گرفتار می‌شوند، لباس‌های آزاد برادر بزرگ‌تر برای تحمل این حجم از سرما و کولاک ناکافی بود.»
معابر سرسخت کردستان برای کولبران ایرانی

دهیار روستای نی نیز می‌گوید: «مسیر بسیار سرد و یخبندان است. در گذر از آب‌های مسیر و برخورد باد با لباس‌ها یخ می‌زند و نوجوان کولبر سرما و کولاک را تاب نیاورده و از حال برود. فرهاد خسروی در این شرایط آزاد را تنها نمی‌گذارد و لباس‌هایش را از تنش در می‌آورد و به تن برادرش می‌پوشاند اما باز هم فایده‌ای ندارد.»
دهیار روستای نی که راوی داستان است صدایش می‌شکند و سکوت می‌کند، اندکی بعد با لهجه کردی آمیخته با بغضش دامه می‌دهد: «فرهاد خودش را فدای برادرش کرد، اما بی‌فایده بود. ما ۲۷ آذر جسد آزاد را پیدا و تسلیم خاک کردیم.»
او می‌گوید جسد فرهاد  را بعد از چهار روز بدون داشتن لباس کافی در سرمای کوهستان پیدا کردیم. در حالی که قبل از آن رد خون را پیدا کرده بودیم و همان رد را ادامه دادیم.
ارژنگ ادامه می‌دهد:
۲ هزار نفر از مردم محلی و سمن‌ها با همراهی امدادگران هلال احمر برای جستجوی فرهاد در ارتفاعات کمک کردند.
او می‌گوید: جستجوی ما در شرایطی بود که تنها تجهیزات هلال احمر دو قلاده سگ بود. هلال احمر این دو شهرستان هیچ امکانات دیگری ندارند این دو سگ خسته شده بودند. 
کمک و همیاری مردم مریوان برای پیدا کردن پیکر فرهاد خسروی
رژنگ توضیح می‌دهد: به جز نیرو‌های هلال احمر هیچ نهاد دولتی دیگری به داد ما نرسید و با هرکجا که تماس گرفتیم، کسی جوابمان را نداد و هیچ تجهیزاتی در اختیار ما نگذاشتند. تنها دو بالگرد خصوصی به ما کمک کردند که آنهم بعد از بیست دقیقه پرواز از ادامه فعالیت‌شان ممانعت کردند.
فرهاد خسروی نوجوان
۱۴ ساله کولبر که می‌توانست امروز در کنار خانواده و برادرش باشد اما به خاطر فقر و محرومیتی که تمام منطقه گرفتار آن است، جسد سرمازده‌اش در دل کوهستان پیدا شد.

بستن حسابهای سران جمهوری اسلامی در اینستاگرام


اینستاگرام حساب سران نظام ملاها در ایران را می بندند

رسانه‌های حکومتی خبر دادند اینستاگرام بعد از بستن صفحات سرکردگان سپاه پاسداران ، در حال مسدود کردن اکانت کاربرانی است که هشتگ #من_هم_سپاهی_ام را زده‌اند.
o        صفحه پاسدار سعید قاسمی هم از اینستاگرام حذف شد.
o        صفحه پاسدار علی فضلی هم از اینستاگرام حذف شد.
o        صفحه اینستاگرام خامنه‌ای به زبان انگلیسی مسدود شد.
o        صفحه اینستاگرام پاسدار یحیی رحیم‌صفوی توسط اینستاگرام حذف شد.
o        صفحه آخوند نور مفیدی نماینده خامنه ای در گلستان که در لباس پاسداری بود از اینستاگرام حذف شد.
و عده دیگری از ترس بسته شدن حسابهایشان در حال تغییر شکل ومحتوای اکانت اینستاگرامی خود هستند، مانند امیر علی حاج زاده
صفحه اینستاگرام امیرعلی حاج زاده از فرماندهان سپاه پاسداران

سفر خاورمیانه ای مایک پمپئو برای فشار هرچه بیشتر بر جمهوری اسلامی

مایک پمپئو: دوره سکوت ما در قبال اقدامات ایران تمام شد؛ آمریکای دوران پرزیدنت ترامپ از آیت‌الله‌ها محافظت نمی‌کند

مایک پمپئو در دیدار از خاورمیانه
مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده، در انتقاد از سیاست خارجی دولت قبل آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران گفت که آن دوران تمام شده است و آمریکای تحت مدیریت پرزیدنت ترامپ با اقدامات بی ثبات کننده جمهوری اسلامی ایران برخورد خواهد کرد.
مایک پمپئو عصر پنجشنبه به وقت محلی در دانشگاه آمریکایی قاهره گفت: «تردید و سکوت دولت وقت آمریکا در زمان انتخابات سال ۸۸ در ایران، باعث شد آیت‌الله‌ها آزادی را در ایران به بند بکشند.»
وی افزود: «پرزیدنت ترامپ به کوری آگاهانه ما در قبال اقدامات جمهوری اسلامی ایران پایان داد. ما به آن دوران پایان دادیم. ما اعلام کردیم که در کنار تلاش آزادی خواهی مردم ایران ایستاده ایم. آمریکای دوران پرزیدنت ترامپ می گوید که آمریکا نباید از آیت‌الله‌ها محافظت کند.»
وی افزود: «حمله شیمیایی اسد تقلید همان کاری بود که صدام علیه مردم کُرد انجام داده بود. ما آن زمان واکنشی نداشتیم.»

مایک پمپئو در مصاحبه در دانشگاه امریکایی قاهره- مصر
مایک پمپئو در مورد سوریه گفت: در سوریه ما همچنان به دیپلماسی اعتقاد داریم اما تلاش می کنیم تا آخرین چکمه های ایرانی از این کشور خارج شود.
آقای پمپئو با اشاره به توافق هسته ای دولت اوباما با جمهوری اسلامی ایران گفت: «آن توافق برای ما یک درس مهم داشت. وقتی با دشمن خودمان ایران توافق کردیم، افراط گرایی در منطقه افزایش یافت.»
وزیر خارجه آمریکا افزود: «دوره غفلت تمام شده است؛ دولت جدید سکوت نمی‌کند. بعد از حمله شیمیایی اسد، ما دو بار به سوریه حمله کردیم.»
او گفت: «ما دنبال کشورگشایی نیستیم. اما آیا جمهوری اسلامی ایران نیز همین‌طور است؟ ما برای نجات کویت رفتیم. ما در جنگ جهانی دوم به اروپایی ها کمک کردیم. در عراق هم به درخواست خودشان آنجا هستیم.»
مصاحبه مطبوعاتی مایک پمپئو در دانشگاه امریکایی در قاهره-مصر
مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا 

مقابله با اقدامات ایران
آقای پمپئو در این سفر منطقه ای از هشت کشور دیدار می کند و برخورد با اقدامات بی ثبات کننده و تحریم ایران یکی از موضوعات مورد توجه او خواهد بود.
وزیر خارجه آمریکا بعد از اردن، عراق و مصر قرار است به عربستان سعودی، بحرین، قطر، امارات متحده عربی، عمان، و کویت برود.
پیش از این نیز وزیر خارجه ایالات متحده در یک نشست خبری با همتای مصری خود، ضمن تاکید بر ادامه مقابله با ایران، گفت که آمریکا با فعالیت‌های جمهوری اسلامی در منطقه مقابله خواهد کرد.
وی افزود: «در این دیدار بر ضرورت مقابله با ایران و فعالیت های جمهوری اسلامی در منطقه تاکید شد
مایک پمپئو بعد از سفر به اردن و عراق، روز پنجشنبه ۲۰ دی در قاهره با رئیس جمهوری مصر دیدار و گفتگو کرد.
وزیر خارجه ایالات متحده در اردن و در یک کنفرانس خبری در پایتخت این کشور گفت که آمریکا و متحدانش در منطقه توافق کامل دارند که بزرگترین تهدیدهای خاورمیانه، داعش و جمهوری اسلامی هستند.
او افزود که طی روزهای آینده، فشارها بر ایران «دو برابر» خواهد شد.
آقای پمپئو روز سه‌‌شنبه ۱۸ دی ماه و در پاسخ به پرسش خبرنگاری در مورد وضعیت همکاری‌‌های آمریکا و متحدانش در مقابله با خطر جمهوری اسلامی گفت: «ائتلاف علیه جمهوری اسلامی ایران امروز همان قدر موثر و قوی است که پیش از این هم بوده است. امید من این است که همین طور هم ادامه پیدا کند. ما این جا بحث تاکتیک خاصی نداریم که بخواهد به عاملی برای تفاوت میان ما و متحدانمان محسوب شود. این یک توافق همگانی است که بزرگترین خطرها در خاورمیانه داعش، جمهوری اسلامی، و تلاش‌های انقلابی در منطقه است
وزیر خارجه ایالات متحده با اشاره به ایمن الصفدی، وزیر خارجه اردن گفت: «من این جا از جانب وزیر خارجه اردن سخن نمی‌گویم؛ ولی تفاهم کاملی بین ما در مورد منطقه و خطرهای اصلی که متوجه کشورها است وجود دارد. اعلام خبر خروج از نیروهای نظامی که پرزیدنت ترامپ اعلام کرد، هیچ تاثیری روی این تفاهم نمی‌گذارد. در روزها و هفته‌های آینده خواهید دید که تلاش‌هایمان در حوزه دیپلماتیک و دیگر حوزه‌ها را علیه ایران، دوبرابر خواهیم کرد تا به اهدافی که پیشتر در ماه مه سال آینده اعلام کردیم، برسیم تا ایران به رفتار مناسب و برازنده یک کشور متمدن عمل کند
اشاره آقای پمپئو به شروط ۱۲ گانه‌ای است که ایالات متحده در خرداد ماه و پیش از رسیدن به هرگونه توافق با ایران مطرح کرد. برخی از این شروط شامل توقف حمایت از تروریسم و خودداری از اقدامات مخرب در منطقه مانند حمایت از حزب‌الله لبنان و دخالت در کشورهای منطقه است.
دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا چندی پیش اعلام کرد که نیروهای نظامی ایالات متحده از سوریه خارج خواهند شد. آقای پمپئو پیشتر هم تاکید کرده بود که آمریکا شاهد یک تغییر در تاکتیک است؛ ولی همه اهداف اصلی به قوت خود باقی مانده است.



آلترناتیو چیست و چه تفاوتی با نیروی برانداز دارد؟- قسمت دوم


اهمیت آلترناتیو در چیست؟

اهمیت آلترناتیو فقط برای بعد از سرنگونی نیست، بلکه در درجه اول اهمیت آن در دوران نبرد و فعالیت برای تغییر می باشد، چرا که در این زمان، همه نیروهای همگون و همبستگی خواه را زیر یک چتر فراهم میکند، تا با تمرکز نیرو، روی اصل سرنگونی متمرکز شده و تمام انرژیها را برای سرنگونی نظام دیکتاتوری سمت و سو بدهد.

و در همین طریق هست که بمرور صلاحیت و صلابت سیاسی، اجتماعی و تشکیلاتی خودش را نشان میدهد.

پس نکته مهم این هست که آلترناتیو در جریان عمل روزمره با دیکتاتوری ساخته می شود و نه در واپسین زمانی که چیزی به پایان حیات و سقوط دیکتاتوری نمانده است، یک چیزی مانند قارچ از زمین سر برآورد.

نکته مهم دیگر در مورد آلترناتیو این هست که با نبرد روزمره و پیگیر خودش، بطور مستمر نیروهای دیکتاتوری را به سمت شقه و تجزیه می برد. چرا که با موضعگیریهای سیاسی در سرفصلهای تاریخی، ابتدا باعث مردد شدن نیروهای دیکتاتور شده و به فراخور این نیروها، بمرور این کار به شقه در درون حکومت می کشد.

کما اینکه مقاومت ایران و شورای ملی مقاومت ایران  در چندین سرفصل نیروهای دیکتاتوری مذهبی در ایران را شقه کرد:

-         اولین انشقاق، تجزیه و کندن اولین رئیس جمهور خمینی، یعنی بنی صدر بود که از حکومت خمینی جدا کرد.

-         دومین شقه: زمانی بود که در نتیجه قتل عام ۶۷که بیش از سی هزار نفر از جوانانی که سالها در زندانهای سیاسی از سازمانهای مجاهدین خلق و یا سازمانهای مارکسیستی  بودند با حکم خمینی اعدام شدند و باعث اعتراض جانشین خمینی، یعنی آقای منتظری به خمینی شد که بعد هم خمینی مجبور شد او را  از جایگزینی خودش کنار بگذارد.

-         سومین شقه: در دو خرداد ۱۳۶۷، که با آمدن خاتمی در مقابل خامنه ای انجام شد  و اینهم البته بدلیل کارهایی بود که رئیس جمهور منتخب مقاومت و شورای ملی مقاومت یعنی مریم رجوی در اروپا انجام داده بود و رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی در صحنه سیاست بین المللی به یکبار ایزوله شده بود و خامنه ای مجبور بود به خاتمی گردن بگذارد و همه پیامدهایی که این شقه برایش داشت را بپذیرد، تا خاتمی بتواند با بندو بستهایی که با دول استعماری میکند، شاید بتواند سر این مقاومت را ببرد.

و البته در این میان مقاومت کارهای عمده سرفصلی انجام داد که رژیم را چندبار مجبور به خوردن جام زهر کرده است:

-         یکبار با عملیات ارتش آزادیبخش، رژیم را مجبور کرد جام زهر را بخورد، همان جمله معروف خمینی که گفت: جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‌ام.

-         بار دیگر، افشا کردن طرح ساختن بمبهای اتمی توسط همین مقاومت و همین آلترناتیو بود که از سال ۱۳۸۲شروع شد با سلسله افشاگریهای مستمر بود که در نهایت باز هم رژیم مجبور شد که جام زهر اتمی را سربکشد و تن به دست کشیدن از بمب هسته ای  بدهد، همانکه نشانه قدرت منطقه ای بشمار میرفت حالا مجبور بود که بدلیل افشا شدن و بعد هم تحریمها، خودش با پای خودش سر میز مذاکره برود و همه را تسلیم کند.

-         و  در نهایت شقه کشیدن به آنجا کشید که در طول قیام ۱۰ ماه اخیر این شعار در درون مردم جوشید: « اصلاح طلب ، اصولگرا—دیگه تمومه ماجرا». یعنی هر راه حلی که از درون دیکتاتوری مذهبی ارئه شود، دیگر برای همیشه سوخته و از بین رفته است و نیروهای نظام دیکتاتوری با هر برچسبی که باشند، از دید مردم به یک چشم، یعنی همان نیروهای سرکوب کننده حکومتی نگاه می شود.

آلترناتیو چرا باید آنتی تز حکومت دیکتاتوری باشد؟


بدیهی است آلترناتیو سیاسی یک دیکتاتوری، مقدم بر هر چیز، بایستی به‌طور واقعی آنتی‌تز و نقطه مقابل ایدئولوژی و ارزشهای حاکم در اساسی‌ترین عناصر وجودی آن، یعنی ضد دیکتاتوری و ارتجاع مذهبی باشد. بنابراین نسخه بدلهایی که معمولاً محصول و دست‌ساز ارگانهای امنیتی و اطلاعاتی همین رژیم هستند و برای مغشوش کردن صحنه و منحرف کردن اذهان از آلترناتیو واقعی، وارد صحنه شده‌اند، محلی از اعراب ندارند و در هر فرصتی باید این آلترناتیوهای قلابی را افشا و رسوا کرد، چرا که به جز این ، باعث هرز رفتن و گمراه شدن نیروهای واقعی سرنگون کننده خواهد شد، در حالیکه دیکتاتوری جمهوری اسلامی، یک دیکتاتوری مذهبی هست که اساسا بر سرکوب زنان سرچشمه گرفته است، در نقطه مقابل آلترناتیو هم باید روی آزادی زنان سرمایه گذاری کند و بهمین دلیل هست که اکثریت اعضای شورای ملی مقاومت ایران از زنان تشکیل شده است و رهبری سازمان مجاهدین خلق هم در سطح مسؤل اولی، از سال ۱۳۶۸، همیشه یک زن بوده است و همچنین یک سوم نیروهای سازمان مجاهدین خلق از زنانی تشکیل شده است که به صورت حرفه ای و تمام وقت آنهم در سطح مسؤلین رده بالای این سازمان در حال انجام مسؤلیت هستند.
زنان در سطح مسؤلین بالای سازمان مجاهدین خلق ایران، در تیرانا آلبانی

یک سوم اعضا سازمان مجاهدین خلق از زنان تشکیل شده است

مریم رجوی بهمراه مسؤلین اول سازمان مجاهدین خلق ایران از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۷

مریم رجوی بهمراه چندتن از مسؤلین اول سازمان مجاهدین خلق ایران:
زهرا مریخی، زهره اخیانی، مژگان پارسایی، فهمیه اروانی، شهرزاد صدر، صدیقه حسینی، مهوش سپهری

چرا در حکومتهای دیکتاتوری، آلتـرناتیو واقعی به اجبار باید در بیرون از حکومت و سلطه حکومت شکل بگیرد؟
بدلیل اختناق کامل در حکومتهای دیکتاتوری و اینکه هر حرکتی ولو کوچکترین حرکت سرکوب می شود، در نتیجه به اجبار آلترناتیو واقعی که باید غیر از جنس حکومت باشد و بهمین دلیل باید در خارج از حیطه این حکومت شکل بگیرد، مانند دولت موقت ژنرال دوگل.
طبيعی است که در زير سايه سنگين حکومتی که قرار است برانداخته شود و به همين دليل روز به روز هارتر می شود ، هیچ آلترناتيوی شانس شکل گرفتن ندارد. تجربه تاريخی هم از همين واقعيت خبر می دهد. آلترناتيو برانداز تنها در بيرون از حوزه نفوذ حکومت استبدادی شکل می گيرد و از بیرون، مبارزات درون کشور را هدايت کرده و اسباب فروپاشی حکومت استبدادی را فراهم می سازد اين يک قاعده کلی و بديهی است و لذا، کسانی که معتقدند نمی توان با يک آلترناتيو بيرونی، حکومتی را که در درون مرزهای کشور بصورت فعال مايشاء عمل می کند برانداخت در واقع منکر يک اصل بديهی سياسی شده اند.
در عین حال آلترناتيوی که دور از دسترس حکومت استبدادی، در بيرون از حوزهء اقتدار آن، ساخته می‌شود،  اگر بدون داشتن ريشه‌های عميق در داخل کشور باشد، به سرعت به رو به متلاشی شدن می رود و به یک دور کر می افتد که در نهایت هم ناامید از سرنگونی، یا راه زندگی در اروپا و امریکا را بر می گزیند و یا به سلطه دیکتاتوری تن می دهد و به زیر چتر و قبای او می خزد.
 این مشابه همان وضعی که خیلی از تشکلات به اصطلاح سیاسی با بیرون آمدن از خاک میهن به آن دچار شدند.

آلترناتیوچه تفاوتی با براندازی دارد؟- قسمت اول


آلترناتیو چیست و چه تفاوتی با نیروی برانداز دارد؟
از قیام دی ماه سال قبل تاکنون که یکسال می گذرد و همه چشم اندازها حکایت از سرنگونی نظام دیکتاتوری مذهبی و جمهوری اسلامی در ایران می‌کنند، بعضاً یک سؤال در ذهن نسل جوان ایران موج می‌زند که آلترناتیو بعدی کیست و یا چیست؟
این البته سؤال به‌جایی است، چرا که مردم ایران از سال ۱۳۶۰ تاکنون بطور ‌ بی‌سابقه‌ای در یک سانسور و محاصره خبری شدید توسط حکومت دیکتاتوری ملاها قرار گرفته‌اند که در تاریخ سابقه نداشته است و در نتیجه از خیلی اخبار خارج کشور و حتی داخل ایران بی خبر و محروم هستند و شناخت چندانی از گذشته ۲۰ الی ۳۰سال قبل ایران ندارند و بهمین دلیل بعضاً دچار این سؤال می شوند که با چه شاخص یا شاخصهایی می شود یک آلترناتیو و جایگزین سیاسی  را شناخت؟
 و چه تفاوتهایی هست بین برانداز بودن با آلترناتیو بودن؟
اینها سؤالات به‌جایی هستند که البته جواب درستی می‌خواهند.
در اینجا سعی شده است در چند محور این شاخصها بصورت مختصر گفته شود، که با درک درست از اینکه یک آلترناتیو چه شاخصهایی باید داشته باشد، درمی یابیم که یک فرد به تنهایی و یا حتی چند نفر که  برانداز هم باشند نمیتوانند آلترناتیو باشند، بلکه  باید یک ظرف و یک سازمان مناسب برای این کار داشته باشند که از هر لحاظ یک تمامیت باشد و درعین حال ظرفیت سرنگون کردن و تغییر رژیم و جایگزین شدن برای یک دوره موقت تا انتخابات مجلس مؤسسان را داشته باشد.
شاید این کمکی بکند به اینکه چگونه نیروهایمان را در جهت سرنگونی این رژیم هم سو کنیم و در یک ظرف بریزیم و بفهمیم وقتی میگوییم اتحاد براندازان منظور چیست؟ و آنگاه به درک درستی از عبارت «اتحاد براندازان» دست پیدا کنیم. 

آلترناتیو یعنی چه؟ 

آلترناتیو در فرهنگ لغاتها مختلف عموما به صورتهای مشابه تعریف شده است : جایگزین،گزینه، بدیل، شق یا راه‌حل دوم به جای راه‌حل اول و... را به‌عنوان ما بازاء فارسی «آلترناتیو»، پیشنهاد کرده‌اند.
اما در فرهنگ سیاسی دو معنی دارد:
الف ـ آلترناتیو در کشورهای دموکراتیک‌،‌ منظور کشورهایی که انتخابات ازاد در آنها هست، به حزبی که در مقابل حزب حاکم قرار می‌گیرد و خود را برای کسب قدرت در انتخابات بعدی آماده می‌کند، آلترناتیو یا دولت سایه می‌گویند.
ب ـ آلترناتیو اما در کشورهایی که در محاصره دیکتاتوری هستند و امکان انتخابات ازاد نیست  و به‌اصطلاح غیردموکراتیک گفته می شوند،‌ تشکلی است که قصد سرنگون کردن قدت حاکم را دارد و از برنامه‌ها و نیروهای لازم برای تحقق این هدف برخوردار است. محتوا و ویژگیهای یک آلترناتیو واقعی، بایستی مشخص شود تا بتوان آن را آلترناتیو یا بدیل سیاسی محسوب کرد.
بعنوان مثال ژنرال دوگل رهبر مقاومت فرانسه و پرزیدنت منتخب مقاومت فرانسه بود، او در طول دورانی که فرانسه تحت اشغال نیروهای نازیسم هیتلری بود ، امکان هیچگونه فعالیت سیاسی در داخل فرانسه نداشت، بهمین دلیل از انگستان دست به مقاومت مسلحانه زد و بعد از آزاد شدن فرانسه، بعنوان رهبر مقاومت و آلترناتیو به کشورش باز گشت و ابتدا یک اساسنامه داشتند که اولین دولت جدید که روی کار آمد، انتخابات آزاد گذاشت و «مجلس مؤسسان» را تشکیل دادند و سپس اساسنامه را که از قبل نوشته بودند، تکمیل کرده و با مشورت در همین مجلس مؤسسان و تکمیل کردن، آنرا به رأی مردم گذاشتند و با تصویب شدن آن مجددا جمهوری فرانسه اعلام شد.
مشابه همین کار در کشورهای هند بعد از استقلال، در کشورهای آفریقایی بعد از استقلال همینگونه انجام شده است.
البته قرار بود که بعد از انقلاب ضدسلطنتی در ایران هم مشابه همین انجام شود، ولی خمینی، این دزد بزرگ قرن، که روی اعتماد مردم بقدرت رسیده بود، به همه حرفهایش پشت کرد و پایه و اساس دیکتاتوری آخوندی را گذاشت.

آلترناتیو چرا باید قبل از سرنگونی یک دیکتاتوری وجود داشته باشد؟

با تجزیه و تحلیل انقلاب سال ۵۷ که به آن بدرستی انقلاب ضدسلطنتی گفته می شود ، بخوبی در می یابیم که در زمان شاه و انقلاب ضدسلطنتی، هیچ آلترناتیوی وجود نداشت، یعنی نیرویی که در پروسه روزگار و نبرد علیه دیکتاتوری شاه در همه زمینه ها عمل کرده و امتحان داده باشد وجود خارجی نداشت.
کلیه نیروهای انقلابی و از جان گذشته در زندان بودند و بدلیل بودن در حیطه و محدوده دیکتاتوری نتوانسته بودند خودشان را به صورت مکفی به مردم بشناسند، تنها در این میان خمینی بود که با استفاده از منبرها و فرهنگ مذهبی مردم خودش را بعنوان رهبر قالب کند و بعد هم با زد و بندهای سیاسی که انجام داده بود، بعنوان جایگزین وارد ایران بشود به همین دلیل به او گفته می شود« سارق بزرگ قرن و رباینده اعتماد مردم» و هیچوقت هم برنامه منسجمی که بصورت موادی و یا طرح باشد ارائه نکرد، چرا که اصلا مادون این بحثها بود. 
به دلیل این تجربه است که آلترناتیو باید قبل از سرنگونی با عمل مشخص و ارائه برنامه مشخص خودش را به مردم شناسانده باشد.
شورای ملی مقاومت،تنها آلترناتیو در بیرون از جمهوری اسلامی

شورای ملی مقاومت به مثابه تنها آلترناتیو جمهوری اسلامی



Twitter Delicious Facebook Digg Stumbleupon Favorites More

 
Design by Free WordPress Themes | Bloggerized by Lasantha - Premium Blogger Themes | coupon codes