![]() |
ترس چیست |
ترس چیست و چگونه می شود از آن عبور
کرد؟
ترس چیست ؟
ترس یکی از پایهایترین احساسات
انسان است که در سیستم عصبی برنامه ریزی شده است و مانند یک غریزه عمل میکند. از
زمانی که نوزاد هستیم، به غرایز بقای لازم برای پاسخ دادن با ترس در هنگام احساس
خطر یا احساس ناامنی مجهز شدهایم. ترس به محافظت از ما کمک میکند. ما را نسبت به
خطر هوشیار ساخته و ما را برای مقابله با آن آماده میکند. احساس ترس در برخی
شرایط بسیار طبیعی و مفید است. ترس میتواند مانند یک هشدار باشد، سیگنالی که به
ما هشدار میدهد مراقب باشیم. مانند همه احساسات، ترس نیز بسته به موقعیت و شخص میتواند
خفیف، متوسط یا شدید باشد.
پس ترس يك واکنش طبیعی بدن انسان و
مكانيزم دفاعی است. حس خطر، انسان را وادار به ترس می کند و به دنبال ترس هست كه انسان خودش
رو برای مقابله با خطر آماده می كند، نمیتوانیم انسانی را پیدا کنیم كه ترس ندارد
يا نداشته ،همهی انسانها به درجات مختلف، حسِ "ترس" را در وجودشان
دارند، ترس به عنوان يك هشداردهنده در قدم اول مثبت هم هست و اصلا نباید به آن به
دیده منفی نگاه کرد و از آن شرم کرد.
انسان نترس اصلا تاکنون به دنیا نیامده است.
اما
نکات مهم در برخورد با ترس:
مهم جنگيدن يا نجگيدن با ترس است،
ترسو در واقع كسی نيست كه حس ترس را در خودش داشته باشه، چون همه اين حس رو در
خودشان دارند،
بلکه ترسو فردی است كه با ترس نمی جنگند و به آن
تسلیم میشود که گویا نمیشود کاری کرد و این همان هدفی است که نیروی مقابل از
ایجاد ترس در انسان دارد، نجگيدن با ترس به مرور انسان را به فردی ترسو تبدیل میکند
بطوریکه تصمیم گرفتن برای سادهترین اقداماتش در دودلی و شک قرار میگیرد.
بنابراين، نترس بودن مادرزادی نيست،
بلکه کسب کردنی است، نترس بودن حاصل جنگيدن با ترس هست و به ميزانی كه با ترس
بجنگيم، شجاع هم هستيم و به ميزانی كه لحظات ترس را در درونمان کشف کرده و با
آن بجنگیم به نترس بودن تبدیل میشویم و شجاعت پیدا میکنیم.
مهم جنگيدن يا نجگيدن با ترس است نه
با دشمن و حریف مقابل، در واقع جنگیدن و نجگیدن ماحصل جنگیدن یا نجگیدن با ترس
درون و ذهنی است که بستگی دارد با آن چگونه تنظیم کنیم.
اما جنگیدن با ترس بها میخواهد،
یعنی باید بهای آنرا به میزان خطری که متوجهمان هست و یا درکش میکنیم بپردازیم و
فقط شناخت آن کافی نیست، در عین حال که هرچه بیشتر با ترس بجگیم به لحظات و انواع
مختلف آن هم پی میبریم.
پس نه تنها از ترس خودمان نباید بترسیم
چرا که ترس یک واکنش غریزی و يك مكانيزم دفاعي هست، بلکه بايد اين حس رو به خدمت
گرفت و با لحظه به لحظه هایش جنگيد تا به فردی شجاع تبدیل شویم.
اما مهمترین ترس در آدمی در کجا هست؟
مهمترین ترس در آدمی بخصوص در
کشورهای دیکتاتوری در برخورد با مسائل اجتماعی میباشد.
و بهترین
صحنه برای غلبه بر ترس و عبور از آن، شرکت در پراتیک و صحنه عمل اجتماعی در برخورد
با دیکتاتوری حاکم میباشد.
علی الخصوص که در صحنه اجتماعی دو
عنصر هم به آدم کمک میکنند که از ترس عبور کند:
اول: تعهدی که انسان در خودش نسبت
به تغییر وضعیت جامعه و خودش حس میکند.
دوم: با شرکت در پراتیکها و فعالیتهای
اجتماعی، چون آدم همپای جمعی همچون خودش که قصد جنگیدن و مبارزه کردن را دارند شرکت میکند، بهمرور
یاد میگیرد که چگونه بر ترسش غلبه کند و چه بسا با گذر از ترسش، بعداً خودش الهامبخش
برای دیگران در نترسیدن میشود.
هیچ نیروی انقلابی و تغییر دهندهای
را شما در جهان نمیتوانید پیدا کنید که ابتدا در فعالیتها و پراتیکهای اجتماعی از
تظاهرات، اعتصابات و مبارزه شرکت نکرده باشد و بعد یکمرتبه بر ترس خودش غلبه کرده باشد.
نترسیدن البته سطوح مختلف خودش را
دارد و بسته به تعهد و معیاری است که هر انسانی برای برخورد با تضادهای فردی و
جمعی برای خودش میگذارد که البته شاخص نترس بودن شرکت در فعالیت های اجتماعی برای آزادی
است، چون آزادی والاترین گوهر و ارزشی هست که هر انسانی به میزانی به آن متعهد
است و بهمین دلیل بیشترین انگیزه را به آدم میدهد.
حتما آن جمله معروف به گوش خیلیها خورده است: «آنکس که نترسد، قیصر را از اسب به زیر میکشد»
![]() |
مجید کاووسیفر که یک جلاد رژیم ملاها را به سزای اعمالش رساند و خودش بعداَ اعدام شد |
آری فائق آمدن و چیره شدن بر ترس، انسان را به چنین جایگاهی میرساند.
البته که پر واضح هست که اینها فقط نوشتار هستند جهت شناخت این پدیده در خودمان و اینکه یاد بگیریم با این پدیده در خودمان چگونه بجنگیم والا میشود مثل خواندن کتاب آموزش شنا و یا رانندگی یعنی تا وقتی هزار تا کتاب هم بخوانید هیچ تغییری در شما بوجود نمی آید البته یکسری داده و آگاهی در ذهن دارید، اما به محض اینکه وارد استخر برای شنا کردن میشوید، آنجا بهترین پراتیک برای آموزش و پیشرفت به جلو می باشد، پس بهترین راه برای غلبه بر ترس و ساختن انسانی نوین از خودمان شرکت در پراتیکها و مبارزات اجتماعی برای تغییر یک سیستم و در بالاترین کاکل آن شرکت در تغییر یک حکومت دیکتاتوری میباشد، جایی که انسان دیگر حتی برای زندگیکردن از التماس کردن خودداری خواهد کرد و این جمله معروف از ارنستو چهگوارا، انقلابی کبیر امریکای لاتین است که در مورد ترس و التماس برای بدست آوردن هرچیزی حتی زندگی میگوید: هر چیزی که از دست میرود بگذار برود.. چیزی که به التماس آلوده باشد را نمیخواهم، هرچه که باشد.. حتی زندگی ...!
سخن چهگوارا در نکوهش ترس و التماس
عباس تبریزی
0 Comments:
ارسال یک نظر