پیش بسوی تغییر در ایران و برقراری جمهوری دمکراتیک و حکومت سکولار در کشورمان

پیش بسوی تغییر در ایران و برقراری جمهوری دمکراتیک و حکومت سکولار در کشورمان

‏نمایش پست‌ها با برچسب مریم رجوی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب مریم رجوی. نمایش همه پست‌ها

آلترناتیو چیست و چه تفاوتی با نیروی برانداز دارد؟- قسمت پنجم و پایانی

آلترناتیو با ثقل سیاسی


بدون قدرت آلترتاتیو را نمی شود ساخت  و قدرت است که به آلترناتیو معنا می دهد و آلترناتیو می سازد . به عبارت بهتر، آلترناتیوی که تصاحب قدرت سیاسی را نشانه رفته است ، «ظرف« کنارهم قرارگرفتن "قدرتهای" گوناگون است . قدرت تئوریک ، قدرت نظامی ، قدرت سیاسی ، قدرت اقتصادی و قدرت سازماندهی . قدرتهایی که مستقل از بزرگ و کوچک بودنشان به لحاظ کمی ، به لحاظ کیفی در طراز نیروی آلترناتیو باشند . آلترناتیوی که فاقد این اقتدارباشد تنها نقش تدارکاتچی  و یا کارگذار قدرتی دیگر(هر قدرتی ) را خواهد .
نیروهای رزمنده مجاهد خلق 
رژه قسمتی از نیروهای زرهی ارتش آزادیخبش ملی ایران
نتیجه گیری:
در پایان بصورت مختصر شاخصهای الترناتیو یکبار بیان می شود:

شاخصهای یک آلترناتیو :

-         برخورداری از نیروی جان برکف و آماده فداکاری که آماده سرنگونی هست.
-         برخورداری از ریشه های عمیق اجتماعی که خودش را در نقش فعال در سالیان متوالی گذشته نشان بدهد.
-         برخورداری از یک شبکه فعال و سازمانیافته در سراسر کشور که  آلترناتیو با آن قادر هست تظاهرات و اعتراضات را سمت و سو بدهد.
-         توانایی کسب اطلاعات علنی و سری از دشمن و تأمین مالی خود با اتکاء به شبکه مردمی حامی خودش.
-         برخورداری از یک تشکیلات و ساختار و مناسبات دمکراتیک با سلسله مراتب مشخص.
-         رهبری مشخصی که در مخالفت با رژیم شکل گرفته باشد و در طی سالیان خودش را نشان داده باشد. این رهبری نمی تواند جزیی یا دنبالچه ای از رژیم کنونی باشد.
-         داشتن پلاتفرم سیاسی مشخص با نفی هرگونه دیکتاتوری از نوع موروثی و یا مذهبی و مبتنی بر جمهوری آزاد متکی بر آراء مردم باشد.
-         دربرگیرنده تمایلات مختلف سیاسی و اقشار و طبقات جامعه ایران که خواهان یک نظام دمکراتیک هستند.
-         داشتن کادرها و حامیان از میان اقشار تحصیلکرده  و متخصص که قدرت اداره کشور را به او می دهد.
-         شناخته شدگی بین المللی و توان سازمان دادن کمپین های بین المللی برای بیان طرح مطالبات مردم ایران.
جلسه ای از شورای ملی مقاومت ایران

طرح ده ماده ای الترناتیو از زبان مریم رجوی در رابطه با ایران فردا

1.     از نظر ما آرای مردم تنها ملاک سنجش است و بر همین اساس خواهان یک حکومت جمهوری مبتنی بر آرای مردم هستیم.
۲. ما خواهان یک نظام کثرت گرا، آزادی احزاب و اجتماعات هستیم. در ایران فردا ما به کلیه آزادیهای فردی احترام می‌گذاریم.  و بر آزادی بیان و آزادی کامل رسانه‌ها و دسترسی بی‌قیدوشرطِ همگان به فضای مجازی تأکید داریم.
۳. ما در ایران آزاد شده فردا، از لغو حکم اعدام دفاع می‌کنیم و نسبت به آن متعهدیم.
۴. مقاومت ایران از جدایی دین و دولت دفاع خواهد کرد، هرگونه تبعیض در مورد پیروان کلیه ادیان و مذاهب ممنوع خواهد بود.
۵. ما به برابری کامل زنان و مردان در کلیه حقوق سیاسی و اجتماعی و مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی معتقدیم. هر گونه اشکال تبعیض علیه زنان ملغی خواهد شد، و آنان از حق انتخاب آزادانه پوشش، ازدواج، طلاق، و تحصیل و اشتغال برخوردار خواهند بود.
۶. ایران فردا، کشور عدالت و قانون است. ما خواهان ایجاد یک نظام قضایی مدرن مبتنی بر احترام به اصل برائت، حق دفاع، حق دادخواهی، حق برخورداری از محاکمه علنی و استقلال کامل قضات هستیم. همچنین قانون شریعت آخوندی در ایران فردا جایی نخواهد داشت.
۷. ایران فردا کشور احترام به حقوق‌بشر است. ما متعهد به «بیانیه جهانی حقوق‌بشر» و میثاقها و کنوانسیونهای بین‌المللی ازجمله، «میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی»، «کنوانسیون علیه شکنجه» و «کنوانسیون حذف کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» می‌باشیم.
۸. ما مالکیت شخصی، سرمایه‌گذاری خصوصی و بازار آزاد را به‌رسمیت می‌شناسیم. و این اصل را پیشاروی خود داریم که چه در اشتغال و چه در کسب و کار تمام مردم ایران باید از فرصتهای برابر برخوردار باشند.
از نظر ما ایران فردا کشور حفاظت از محیط زیست و احیاء آن خواهد بود.
۹.  سیاست خارجی ما مبتنی بر همزیستی مسالمت‌آمیز، صلح و همکاریهای بین‌المللی و منطقه‌یی و احترام به منشور ملل متحد خواهد بود و با همه کشورها رابطه خواهیم داشت.
۱۰. ایران آزاد فردا یک کشور غیراتمی و عاری از سلاح‌های کشتار جمعی خواهد بود.

پایانی


با این مشخصات، پس آلترناتیو نیرویی هست که دارای رهبری مشخصی هست که متناسب با آن مرحله از مبارزه اجتماعی هست و اینکه کل آلترناتیو در پروسه پراتیکهای اجتماعی و سیاسی و مبارزه امتحان خودش را به لحاظ صلاحیت سیاسی و اجتماعی و بین المللی نشان داده است و یکدفعه سبز نشده است.
حال من یا تعدادی که برانداز هستیم چه می توانیم بکنیم؟
چه بعنوان فرد و یا چه بصورت جمعی مثل همه تجمعات سیاسی، با پذیرفتن پلاتفرم سیاسی، تأکید میکنم، پلاتفرم سیاسی هست که میتوانیم انرژیهایمان را در یک ظرف ریخته و به سرنگونی این رژیم و ازاد کردن ایران و ایرانی سرعت ببخشیم.
این وظیفه و مسؤلیت هر ایرانی هست که خواهان یک ایران آزاد و دمکراتیک می باشد، بقیه همه آن سراب هست و به هرز دادن انرژی و کند کردن و یا مانع شدن از تحقق سرنگونی و محقق شدن بهاران آزادی.
اگر در تاریخ معاصر ۴۰ ساله اخیر دقت کنیم می بینیم که شورای ملی مقاومت ایران به تمامیت یک آلترناتیو هست ، چرا که از ۳۷ سال پیش تشکیل شده، دارای رهبری مشخص و حتی دارای شورایی هست که بصورت مجلس در تبعید در حال کار هست و در عین حال دارای یک پلورالیسم هست که متشکل از مجموع نیروهای سیاسی بالنده ایران است و همچنین دارای بازوی اجرایی قوی هست به نام ارتش ازادیبخش ملی که در طی ۸ سال با نزدیک به ۱۰۰عملیات جام زهر آتش بس را به حلقوم رژیم خمینی ریخت و کادرهایی دارد که در هرلحظه آماده فدا کردن خودشان می باشند و پلاتفرم ۱۰ ماده ای که مریم رجوی بعنوان رئیس جمهور دوره موقت آنرا اعلام کرده است و این شورا در اکثر کشورهای اروپایی و امریکای شمالی دفاتر سیاسی دارد که تا حدی شبیه سفارتخانه می باشند و در میتنیگی که هر سال در پاریس انجام میدهد بیش از صدهزار نفر شرکت می کنند و در آخرین میتینگ آنها در ۳۰ خرداد ۱۳۹۷که به نام کهکشان عموما شناخته می شود بیش از ششصد مقام سیاسی از کشورهای اروپایی، امریکایی و خاورمیانه و شمال آفریقا و اسیا در ان شرکت داشتند و آنرا بعنوان تنها جایگزین سیاسی به رسمیت شناخته اند.
البته این فقط یاران و هواخواهان این شورا نیستند که این را می گویند، بلکه خود حکومت آخوندی و شخص ولی فقیه در یک سخنرانی که بعد از قیام دیماه سال قبل داشت به یک مثلث با سه رأس اشاره کرد که یک رأس آن مردم به جان آمده بودند که خواهان سرنگونی این نظام هستند و یک رأس دیگر آن انزجار بین المللی و فاصله گرفتن از این رژیم بود و رأس سوم همین شورای ملی مقاومت بود.
همانطور که شرایط میهن نشان میدهد، زمان سرنگونی این رژیم و حاکمیت مردمی توسط یک نیروی سازمانیافته فرارسیده است، پس هر ایرانی که خواهان یک ایران آباد و ازاد و مستقل می باشد، میتواند با پیوستن به این ظرف که همه الزامات سرنگونی در آن آماده است کمک کند به سرعت بخشیدن در ازاد کردن کشور اسیرمان از چنگ حاکمانی که جز زور زبان دیگری نمی فهمند.

آلترناتیو چیست و چه تفاوتی با نیروی برانداز دارد؟- قسمت دوم


اهمیت آلترناتیو در چیست؟

اهمیت آلترناتیو فقط برای بعد از سرنگونی نیست، بلکه در درجه اول اهمیت آن در دوران نبرد و فعالیت برای تغییر می باشد، چرا که در این زمان، همه نیروهای همگون و همبستگی خواه را زیر یک چتر فراهم میکند، تا با تمرکز نیرو، روی اصل سرنگونی متمرکز شده و تمام انرژیها را برای سرنگونی نظام دیکتاتوری سمت و سو بدهد.

و در همین طریق هست که بمرور صلاحیت و صلابت سیاسی، اجتماعی و تشکیلاتی خودش را نشان میدهد.

پس نکته مهم این هست که آلترناتیو در جریان عمل روزمره با دیکتاتوری ساخته می شود و نه در واپسین زمانی که چیزی به پایان حیات و سقوط دیکتاتوری نمانده است، یک چیزی مانند قارچ از زمین سر برآورد.

نکته مهم دیگر در مورد آلترناتیو این هست که با نبرد روزمره و پیگیر خودش، بطور مستمر نیروهای دیکتاتوری را به سمت شقه و تجزیه می برد. چرا که با موضعگیریهای سیاسی در سرفصلهای تاریخی، ابتدا باعث مردد شدن نیروهای دیکتاتور شده و به فراخور این نیروها، بمرور این کار به شقه در درون حکومت می کشد.

کما اینکه مقاومت ایران و شورای ملی مقاومت ایران  در چندین سرفصل نیروهای دیکتاتوری مذهبی در ایران را شقه کرد:

-         اولین انشقاق، تجزیه و کندن اولین رئیس جمهور خمینی، یعنی بنی صدر بود که از حکومت خمینی جدا کرد.

-         دومین شقه: زمانی بود که در نتیجه قتل عام ۶۷که بیش از سی هزار نفر از جوانانی که سالها در زندانهای سیاسی از سازمانهای مجاهدین خلق و یا سازمانهای مارکسیستی  بودند با حکم خمینی اعدام شدند و باعث اعتراض جانشین خمینی، یعنی آقای منتظری به خمینی شد که بعد هم خمینی مجبور شد او را  از جایگزینی خودش کنار بگذارد.

-         سومین شقه: در دو خرداد ۱۳۶۷، که با آمدن خاتمی در مقابل خامنه ای انجام شد  و اینهم البته بدلیل کارهایی بود که رئیس جمهور منتخب مقاومت و شورای ملی مقاومت یعنی مریم رجوی در اروپا انجام داده بود و رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی در صحنه سیاست بین المللی به یکبار ایزوله شده بود و خامنه ای مجبور بود به خاتمی گردن بگذارد و همه پیامدهایی که این شقه برایش داشت را بپذیرد، تا خاتمی بتواند با بندو بستهایی که با دول استعماری میکند، شاید بتواند سر این مقاومت را ببرد.

و البته در این میان مقاومت کارهای عمده سرفصلی انجام داد که رژیم را چندبار مجبور به خوردن جام زهر کرده است:

-         یکبار با عملیات ارتش آزادیبخش، رژیم را مجبور کرد جام زهر را بخورد، همان جمله معروف خمینی که گفت: جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‌ام.

-         بار دیگر، افشا کردن طرح ساختن بمبهای اتمی توسط همین مقاومت و همین آلترناتیو بود که از سال ۱۳۸۲شروع شد با سلسله افشاگریهای مستمر بود که در نهایت باز هم رژیم مجبور شد که جام زهر اتمی را سربکشد و تن به دست کشیدن از بمب هسته ای  بدهد، همانکه نشانه قدرت منطقه ای بشمار میرفت حالا مجبور بود که بدلیل افشا شدن و بعد هم تحریمها، خودش با پای خودش سر میز مذاکره برود و همه را تسلیم کند.

-         و  در نهایت شقه کشیدن به آنجا کشید که در طول قیام ۱۰ ماه اخیر این شعار در درون مردم جوشید: « اصلاح طلب ، اصولگرا—دیگه تمومه ماجرا». یعنی هر راه حلی که از درون دیکتاتوری مذهبی ارئه شود، دیگر برای همیشه سوخته و از بین رفته است و نیروهای نظام دیکتاتوری با هر برچسبی که باشند، از دید مردم به یک چشم، یعنی همان نیروهای سرکوب کننده حکومتی نگاه می شود.

آلترناتیو چرا باید آنتی تز حکومت دیکتاتوری باشد؟


بدیهی است آلترناتیو سیاسی یک دیکتاتوری، مقدم بر هر چیز، بایستی به‌طور واقعی آنتی‌تز و نقطه مقابل ایدئولوژی و ارزشهای حاکم در اساسی‌ترین عناصر وجودی آن، یعنی ضد دیکتاتوری و ارتجاع مذهبی باشد. بنابراین نسخه بدلهایی که معمولاً محصول و دست‌ساز ارگانهای امنیتی و اطلاعاتی همین رژیم هستند و برای مغشوش کردن صحنه و منحرف کردن اذهان از آلترناتیو واقعی، وارد صحنه شده‌اند، محلی از اعراب ندارند و در هر فرصتی باید این آلترناتیوهای قلابی را افشا و رسوا کرد، چرا که به جز این ، باعث هرز رفتن و گمراه شدن نیروهای واقعی سرنگون کننده خواهد شد، در حالیکه دیکتاتوری جمهوری اسلامی، یک دیکتاتوری مذهبی هست که اساسا بر سرکوب زنان سرچشمه گرفته است، در نقطه مقابل آلترناتیو هم باید روی آزادی زنان سرمایه گذاری کند و بهمین دلیل هست که اکثریت اعضای شورای ملی مقاومت ایران از زنان تشکیل شده است و رهبری سازمان مجاهدین خلق هم در سطح مسؤل اولی، از سال ۱۳۶۸، همیشه یک زن بوده است و همچنین یک سوم نیروهای سازمان مجاهدین خلق از زنانی تشکیل شده است که به صورت حرفه ای و تمام وقت آنهم در سطح مسؤلین رده بالای این سازمان در حال انجام مسؤلیت هستند.
زنان در سطح مسؤلین بالای سازمان مجاهدین خلق ایران، در تیرانا آلبانی

یک سوم اعضا سازمان مجاهدین خلق از زنان تشکیل شده است

مریم رجوی بهمراه مسؤلین اول سازمان مجاهدین خلق ایران از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۷

مریم رجوی بهمراه چندتن از مسؤلین اول سازمان مجاهدین خلق ایران:
زهرا مریخی، زهره اخیانی، مژگان پارسایی، فهمیه اروانی، شهرزاد صدر، صدیقه حسینی، مهوش سپهری

چرا در حکومتهای دیکتاتوری، آلتـرناتیو واقعی به اجبار باید در بیرون از حکومت و سلطه حکومت شکل بگیرد؟
بدلیل اختناق کامل در حکومتهای دیکتاتوری و اینکه هر حرکتی ولو کوچکترین حرکت سرکوب می شود، در نتیجه به اجبار آلترناتیو واقعی که باید غیر از جنس حکومت باشد و بهمین دلیل باید در خارج از حیطه این حکومت شکل بگیرد، مانند دولت موقت ژنرال دوگل.
طبيعی است که در زير سايه سنگين حکومتی که قرار است برانداخته شود و به همين دليل روز به روز هارتر می شود ، هیچ آلترناتيوی شانس شکل گرفتن ندارد. تجربه تاريخی هم از همين واقعيت خبر می دهد. آلترناتيو برانداز تنها در بيرون از حوزه نفوذ حکومت استبدادی شکل می گيرد و از بیرون، مبارزات درون کشور را هدايت کرده و اسباب فروپاشی حکومت استبدادی را فراهم می سازد اين يک قاعده کلی و بديهی است و لذا، کسانی که معتقدند نمی توان با يک آلترناتيو بيرونی، حکومتی را که در درون مرزهای کشور بصورت فعال مايشاء عمل می کند برانداخت در واقع منکر يک اصل بديهی سياسی شده اند.
در عین حال آلترناتيوی که دور از دسترس حکومت استبدادی، در بيرون از حوزهء اقتدار آن، ساخته می‌شود،  اگر بدون داشتن ريشه‌های عميق در داخل کشور باشد، به سرعت به رو به متلاشی شدن می رود و به یک دور کر می افتد که در نهایت هم ناامید از سرنگونی، یا راه زندگی در اروپا و امریکا را بر می گزیند و یا به سلطه دیکتاتوری تن می دهد و به زیر چتر و قبای او می خزد.
 این مشابه همان وضعی که خیلی از تشکلات به اصطلاح سیاسی با بیرون آمدن از خاک میهن به آن دچار شدند.

Twitter Delicious Facebook Digg Stumbleupon Favorites More

 
Design by Free WordPress Themes | Bloggerized by Lasantha - Premium Blogger Themes | coupon codes